حمیدرضا ترقی: پشت پرده نامزدی جهانگیری کارگزاران است/ جهانگیری ردصلاحیت میشود/ کارگزاران صرفا به دنبال سهمخواهی در قدرت است
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۹۷۸۶۵
گروه سیاست فردا: نام اسحاق جهانگیری باز هم بیش از پیش شنیده میشود اما اینبار در قالب یکی از نامزدهای اصلاحطلبان. او که در قریب به هشت سال معاون اولی دولت روحانی در معرض انواع انتقادها قرار داشت، گویا بنا دارد نامزد انتخابات شود و بر اساس اخبار واصله طیفهای زیادی از اصلاحطلبان هم از نامزدی او استقبال میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حمیدرضا ترقی درباره این موضوع به «فردا» گفت: «تکثر نامزدها در جبهه اصلاحات ناشی از اختلافاتی است که میان اصلاحطلبان وجود دارد. آنها هنوز بحثهای مهمی در باره چگونگی ورود به انتخابات با یکدیگر دارند و مشخص نیست که آیا میخواهند از نامزد کاملا اصلاحطلب حمایت کنند یا آنکه بازهم با نامزد اجارهای وارد انتخابات میشوند. به نظر میرسد که آنها نتوانند در نهایت بر یک نامزد واحد به اجماع برسند زیرا اختلافات بنیادین زیادی میانشان وجود دارد».
او ادامه داد: «یکی از محورهای اساسی اختلاف میان اصلاحطلبان حزب کارگزاران سازندگی است. کارگزاران باور دارد باید به هر قیمتی در قدرت باقی ماند و در این موضوع با دیگر اصلاحطلبان اختلاف دارد. نیروهای کارگزاران نمیخواهند خارج از قدرت بمانند و صحنه سیاسی را منحصر به خود میدانند. آنها برای تحقق این منظور آقای جهانگیری را جلو انداختهاند میخواهند از طریق او قدرت چانهزنی و لابیگری خود را بالا ببرند. در حقیقت پشت پرده نامزدشدن جهانگیری کارگزاران است. تنها هدف کارگزاران سهمگیری از قدرت است».
این فعال سیاسی درباره جایگاه سیاسی جهانگیری اظهار کرد: «بر اساس آخرین نظرسنجیها آقای جهانگیری هیچ موقعیت قابل توجهی میان مردم ندارد و مردم تا این لحظه به هیچ عنوان به او اقبال نشان نمیدهند اما ممکن است کارگزاران با برنامههایی که دارد و با تکیه به اتفاقاتی که در آمریکا رخ داده است و با همکاری دولت و شخص جهانگیری زمینه گشایش مقطعی و ظاهری اقتصادی را فراهم کند تا بتواند از این شرایط در انتخابات1400 بهره ببرد اما با در نظر داشتن همه اینها من باور دارم جهانگیری تحت هیچ شرایطی رأی نمیآورد».
ترقی در پایان در پاسخ به این پرسش که چهقدر احتمال ردصلاحیت جهانگیری وجود دارد، گفت: «بررسی صلاحیتها در این دوره با توجه به اصلاح قانون انتخابات به شدت دقیقتر شده است. من باور دارم آقای جهانگیری رجال سیاسی محسوب میشود اما به دلیل دارا نبودن ویژگی رجال مذهبی ردصلاحیت میشود».
منبع: فردا
کلیدواژه: حمیدرضا ترقی جهانگیری کارگزاران اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۹۷۸۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب میدانند
عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است.
وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است.
البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.
اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت، ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.
حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.
من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول، چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و...، ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.